نظر دادن

چون دیدم اغلب دوستان برای نظر داد ن مشکل پیدا می کنن فقط کافی هست جمله پایین رو بخونن.

برای نظر دادن ابتدا هویت خود رو مشخص کنید.

۷.۱۱.۱۳۸۹

انجام وظیفه ؟ بیگاری ؟ یا هرزگی شرعی؟

دیروز سوار یه تاکسی شدم راننده تاکسی یه مرد حدودا بیست و پنج شش ساله بود.یه مرد دیگه که یه بچه یه ساله بغلش بود جلو نشسته بود که بعدا فهمیدم مسافر نیست و دوست رانندست.یه چند دقیقه از مسیر که گذشته بود یهو صدای جیغ یه زن از تو خیابون بلند شد که بچه کوچیکش از دستش در رفته بود تو خیابون و نزدیک بود بره زیر ماشین.بعد از این اتفاق مردی که جلو بود شروع کرد به صحبت با راننده که:"همه زنها همینجورین اصلا مواظب بچه نیستن (در حین صحبت سر بچشو که ورم کرده بود نشون داد) نمونش این زن احمق من دیروز بچه رو ول کرده و خودش رفته توالت بچه هم افتاده و سرش ورم کرده.وقتی دیدم سر بچه اینجوری شده زنمو یه کتک حسابی زدم که دیگه وظیفشو درست انجام بده.این زنا فقط به درد آشپزی و رختشوری میخورن و آخر شب."
راننده گفت :"نه علی جون این طور که تو فکر میکنی کاملا اشتباهه زن منزلتش بالاتر از این حرفاست.زن که فقط برا حمالی تو خونه نیست.اونم باید مثل مرد تو اجتماع باشه نه اینکه به خاطر یه لقمه نون و یه جا برا زندگی تمام کارای خونه رو انجام بده و شهوت مردو ارضا کنه.اینکه اسمش زن و شوهری نیست اینکه تو مخارج زندگی زنت رو تامین کنی اونم کارای خونتو بکنه و شهوتتو ارضا کنه میشه کلفتی و هرزگی مثل زنهای بد کاره که در مقابل سکس پول میگیرن.اینجوری زن میشه مثل یه کالا و جنس که در قبال پول و خرجی و مهریه میشه مال مرد.مرد هم میتونه از اون مثل هر کالای دیگه ای که میخره استفاده کنه چون پولشو داده.زن انسانه نه کالا برا معامله و شهوت رانی مردها.این اوج هرزگیه که شرع برا زنهای ما به اسم آزادی به ارمغان اورده."
راننده تاکسی این حرفا رو زد اما انگار نه انگار طرف با هیچ منطقی سازگار نبود چون از بچگی اینا رو در گوشش خونده بودن به فکر کردن هم عادت نکرده بود برا همین مغزش مثل سنگ شده بود.امیدوارم شما اینجوری نباشین و تعصب کورکورانه رو بذارین کنار و در مورد هر چیز فکر کنین.مثلا در مورد همین موضوع که راننده تاکسی گفت فکر کنین.آیا اینکه دخترا مهریه میگیرن و با طرف ازدواج میکنن (درسته الان به خاطر اینکه مقدار مهریه ها بالا رفته خیلیا مهریه رو نمیگیرن اما اسمش که هست و سر همین مهریه که نه کس یداده نه کسی گرفته خیلی ازدواجا سر نمیگیره) یا رسمی که قدیم ترا تو مسلمونا رواج داشته و النم بعضی جاها هنوز رواج داره که یه پولی هم به عنوان شیربها خونواده عروس میگیرن تا دخترشو بده به دوماد یا بهتره بگم بفروشه همین حرفو تایید نمیکنه که زن شده کالا که برای بدست اوردنش باید پول داد و وقتی اونو خریدی میتونی هر کار خواستی سرش بیاری یا حتی بندازیش دور یکی دیگه بخری یا حتی تا چهار تاشو میتونی هم زمان به طور دائم و تعداد انبوهش رو به عنوان صیغه داشته باشی.حالا کار نداشته باشین که بعضی جاها فرهنگا یه اپسیلون رشد کرده بعضی از این چیزا به این شدت نیست ولی اصل ماجرا همینه.حالا شما ازدواج مهریه ای رو مقایسه کنید با ازدواجی که با عشق و علاقه دو طرف شروع میشه با تفاهم هر دو طرف پا میگیره هیچ فرقی بین زن و مرد نیست.هر دو بیرون از خونه کار میکنن کار خونه رو با هم انجام میدن هیچ اجباری نیست که زن فقط بمونه خونه و خونه داری کنه.هر دو برا خودشون پول دارن ولی با هم شریکن بچه ها رو با هم بزرگ میکنن.اصلا مهریه ای در کار نیست زن از نظر مالی محتاج شوهر نیست.اگر یه زمانی به عدم تفاهم رسیدن و به این نتیجه رسیدن که نمیتونن با هم زندگی کنن خیلی راحت از هم جدا میشن.در اینصورت داراییشون به طور مساوی بین هر دو تقسیم میشه هیچ کدوم ضربه روحی شدید نمیخورن چون برا شروع زندگی جدید هیچ مشکلی ندارن.زن حرص اینو نمیخوره که دیگه سرپرست نداره و آواره شده برچسبی به عنوان بیوه رو زن نمیخوره و مجبور نیست برا خرج زندگی تن به هرزگی بده یا در بهترین حالتش زن یه پیرمرد به سن بابابزرگش بشه بلکه خیلی راحت میتونه دوباره ازدواج کنه و یه زندگی بهتر رو شروع کنه.
برا اینکه مطلبم طولانی تر از این نشه دیگه بیشتر نمی نویسم و بقیشو میذارم به عهده خودتون که روش فکر کنین و تحقیق کنین. اصلا قصد من همین بود که یه س نخو بدم دستتون که خودتون برین روش فکر کنین نه اینکه فکر خودم بهتون بقبولونم.
حتما نظر بدین سر فرصت جواب میدم الان گرفتارم این مطلبم به اصرار بردیا جون گذاشتم.سرم خلوت بشه مطلبای جالب میذارم.

هیچ نظری موجود نیست: